در ستایش زنجموره....

ساخت وبلاگ

امکانات وب

 دیشب شب خیلی سختی رو گذروندم... سرما تا مغز استخونم نفوذ کرده بود و می لرزیدم دائم... صبح از دیدن منظره اطراف ه جام وحشت کردم... چهارتا پتو... و شلوار پشمی ه خیلی گرم و.روسری ضخیم سمت چپم... یک بلوز در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 149 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:33

مصاحبه رو.کنسل کردم..

دراز کشیدم و کتاب خوندم اما نور چراغ آزارم میداد...

الان تاریکی دلم می خواد...

بارون کمتر شده...

در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:33

وقتی بی حالی و سردرد های مکررم مخلوط به تپش قلب ه شدید دیشب شد، صبح به اکراه راهی دکتر ر شدم...ایشون هم برخلاف میل و روح باطنیم گفت اول باید ازمایش بدی... بعد هم رفتم ازمایشگاه... خانومی که خونم رو گر در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 163 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:33

تو کتاب جنگ شکر در کوبا * بعضا مطالبی رو سارتر مطرح کرده که خیلی درخور توجه هستند. جایی به نقل از خوزه مارتی ، اولین رهبر انقلاب کوبا گفته : خوزه مارتی ، اولین رهبر انقلاب کوبا که پیش از پیروزی بر اسپ در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:33

وقتی به مامان فکر می کنم، غم بزرگی بهم رو میاره...

اون روز به ن هم گفتم...

مامان همیشه دوست داشت خوب زندگی کنه...همیشه خدا...

ن بهم گفت چه اتفاقاتی افتاده...

منم به روشون نیاوردم...

اما کاش بابا درک میکرد که تا مغز استخونم تلخ میشه وقتی این مسائل پیش میاد...

نمی دونم واقعا...

س...بس کن..

بذار فکرم راحت باشه...

فردا در موردش حرف می زنیم...

در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:33

وقتی جنگ شکر در کوبا رو می خونم در قسمتهایی متحیر میشم ... سارتر در این کتاب نوشته که وضع کوبا در دهه 40 1950 انقدر متزلزل و بی ثبات بود که هیچکس جرئت سرمایه گذاری اقتصادی رو نداشت  و درواقع مطمئن تری در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 166 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:33

چقدر مامان ، ساده ست...

گاهی لجم در میاد که دربرابر دیگران انقدر صادقانه گذشت میکنه...

اما الان...

دلم خواست منم همون طور پیش برم...

امروز کمی دلم گرفته...

س گفت جمعه وقت ه بیمارستان ش ه...

مامان میگفت یعنی من یک نفس راحت می کشم ؟

دلم سوخت...

تا ته دلم...

دوست دارم زودتر برم خونه...

زود ه زود...

در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 144 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:33

امروز ظهر قرار ه رئیس بیاد...

یک جورهایی پشیمونم بخاطر کنسل کردن مصاحبه...

البته واقعا حال نداشتم...

هفته گذشته ، هفته خوبی نبود برام...

ضعف شدیدی داشتم...

در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 158 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:33

پروسه کار روی رساله خیلی کند ه...

و بیشتر این فراز و فرود هاش، س... وهم آور ه...

مثل دیشب که فکر کردم نتیجه گیری که کردم اشتباه ه و.مثل الان که با فکری که به سرم خطور کرد میگم نه س...قابل اصلاح و بهره برداری ه...

نومیدی و امیدواری...

مثل اله کلنگ ...

یا حتی سرسره وقتی سر میخوری به پایین و.ته دلت قلقلک میشه...

هنوز رئیس نیومده...

امروز به ما جایزه دادند...

خرید با نصف ه قیمت ...

چرا خوشحال نباشم...

بقول الف...

وای نات...

در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 156 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:33